خلاقیت در زندگی ما به چه دردی می خورد؟
وقتی به تمام مهارت هایی فکر می کنیم که یک کودک باید یاد بگیرد تا بتواند از نظر تحصیلی موفق شود، اغلب به خواندن، نوشتن، تمرکز، ریاضی و غیره فکر می کنیم. با این حال، یکی از مهم ترین مهارت هایی که کودکان باید در آن رشد کنند، خلاقیت آنهاست.
با نگاه کردن به محیط و زندگی افراد پیرامون خودمان در می یابیم که برخی از افراد تاثیر بسیار زیادی در دنیا گذاشته اند و هیچ وقت به این قکر نمی کنیم که ما چطور می توانیم تاثیر گذار باشیم ؟ اغلب ما همیشه فکر می کنیم افرادی هستند که ظرفیت بسیار خوبی برای آفرینندگی دارند و می توانند دنیا را تحت تاثیر خودشان قرار دهند؟ و با این پیش فرض هیچ وقت سراغ ظرفیت خلاق خود نمی رویم و دوست داریم یک فرد منفعل ، و رفتار مصرف گرایی داشته و محو جمال دیگران باشیم.
آقای تام کلی اعتقاد داره که افراد در هر سنی می توانند خلاقیت خود باز بیایند به شرطی که بخواهند،او اعتقاد دارد خلاقیت ما تحت تاثیر محیط خانوادگی و مدرسه در درون ما به گوشه ای پناه برده است.
با تعریفی که خانم مارگارت بودن انجام داده خلاقیت در واقع به وجود آوردن چیزی که نو ، جدید و شگفت انگیر باشد ، است.
آیا خلاقیت ذاتی است ؟آیا ما برای خلاق بودن باید مادرزادی خلاق باشیم ،؟
اگر بله ؟ پس چطوری ما از خلاقیت ذاتی خودمان بیرون آمده ایم؟
برای به دست آوردن خلاقیت چه راههایی وجود دارد؟
موانع خلاقیت :
عمده موانع خلاقیت ما دو نوع اند
- ترس ها
- شکست ها
ترس از ناشناخته ها ترس از شروع کار و ترس از قضاوت دیگران
چطوری می توانیم بر موانع خلاقیت خود غلبه کنیم ؟
خانم کارول دوک در این مورد نظری که دارد این است که افراد دو نوع طرز فکر دارند:
طرز فکر پویا
طرز فکر ایستا
اینکه ما کدام طرز فکر را داشته باشیم برای خلاق بودمان بسیار مهم است
طرز فکر پویا ما را به عمل فرا می خواند درحالی که طرز فکر ایستا بهانه می آورد و در مقابل عمل انجام دادن کاری، این را می گوید که چرا خودم را خجالت زده کنم؟، بی خیال اگه نشد چی ؟
بنا براین در قدم اول اینکه باید طرز فکر خودمان را اصلاح کنیم و بعد قدم های کوچک را برداریم